بدون عنوان
سلااااااااااااااام به همه ی دوستای گل .پسرم ببخشیدکه انقدربین پستهات اختلاف زمان افتاد .پسرم نفسم پاره ی تنم
این روزهاداره مثل برق وبادمیگذره ومن تمام تلاشم رومی کنم که روزوشبم باتو باشم .حتی تواون چهارساعتی که توموسسه ودورازمنی دلم برات تنگ میشه .حتی بعضی روزادلم خیلی طاقت نمیاره وزودی برمیگردم دنبالت .حاضرم چندسال ازعمرم روبدم تابرگردیم به کوچیکیای شما .اولین خنده هات ...اولین نشستنت ...رویش اولین دندونات و ..و...و..... یادم نمیره اولین کلماتی روکه تونستی بخونی چققققققدرمن وباباجون ذوق میکردیم وجایزه پشت جایزه برای اندیشمندکوچولوم .البته یادمم نمیره که فقط جایزه ماشین میخواستی ودیگه کم کم اتاقت روماشین برداشته بود .الانم که دوسالی ازاون موقع میگذره ویروس پرایدگرفتی ..اونم فقط پرایدسفید .هردفعه سوارماشین باباجون میشیم میگی باباچراماپرایدسفیدنمیخریییییییییم ....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟هرجاهم که بریم وپرایدسفیدباشه من مجبورم باخجالت ازصاحبش اجازه بگیرم که شمایه لحظه سوارشی .البتهآخرین بارهم که سرمزاریکی ازاشناهارفتیم دوباره شماروتوپرایدمردم گیراوردم که عکسش روبرات گذاشتم چندروزم هست که میگی بااااایدبرام ماشین تاکسی پرایدبخری ...ای خداااااااااااااا آخه من ازکجاباید ماشین اسباب بازی تاکسی پرایدسبزگیربیارم